در میان پروژهها و ابتکارهای آرشیو و حفظ محتوای وب، هنوز برخی در مرحله آزمایش و تعدادی هم در حال پیشرفت هستند.
به عنوان مثال، پروژه مینروا (Minerva) که توسط کتابخانه مجلس فرانسه انجام شد، مرحله طراحی را سپری کرده است. در مارس 2001 حدود 43 میلیارد بایت اطلاعاتی در آرشیوهای اینترنتی وجود داشت. اطلاعاتی که شامل؛ 4 میلیون صفحه وب، 16 میلیون پست و 360 فیلم است.
دولت فرانسه در سال 2001 نگرانی خود را در خصوص تغییر کاربری مکانیسمهای وب ابراز کرد. چرا که فرهنگ فرانسوی از طریق همین مکانیسمها برنامه ریزی، تهیه و ارائه میشود.
در مکانیسمهای قبلی، دولت کشور فرانسه حق نگهداری و آرشیو کل وب سایتهای فرانسه را به کتابخانه ملی و مؤسسههای تصویری- صوتی کشور واگذار کرده بود.
در صورتیکه با تغییر کاربری مکانیسمهای وب سایتها، کار جمعآوری و آرشیو صفحههای وب به دست صاحبان و دستاندرکاران وب سایتها افتاده است.
و این یعنی اختلال در اجرای برنامه طرحهای "وب فرانسه"، مسائل تهیه و وارد کردن سخت افزارها و نرم افزارهای لازم و نیز قانونمند سازی آنها برای انجام چنین کارهایی است.
بر اساس یافتههای پروژه مینروا، جمع آوری و آرشیو وب سایتها مشکلاتی از جمله فرمت کردن پایگاه دادهها را به دنبال خواهد داشت.
البته حفظ و آرشیو مطالب و اطلاعات بدون حفظ بافت آن بیمعناست.
پردازش نیز به اندازهی بافت در تفسیر معنای اطلاعات حائز اهمیت است. به همین دلیل توجه خاصی در حفظ این رکوردها شده است. رکوردهای که جامعه، واکنشهای افراد و فعالیتهایموسسههای ما را مستندسازی میکنند.
هدف از این توجه، اطمینان از کسب فرادادههای مناسب و ارتباط با اطلاعات ثبت شده و نیز توانایی تدوین و مستند سازی مجدد است. چرا که با در دست داشتن فرادادههای کافی و کارآمد، پردازش کل دادههای ثبت شده را میتوان از نو بررسی و بازبینی کرد.
یکی از اشکالات اصلی و ضعف پژوهش بلک، ناشی از توصیف ناقص او از فناوری هولرت دی11 است. چرا که این پژوهش حساسیت و قدرت این فناوری را به واقع نشان نداده است. در نتیجه این توصیف، پردازش به نوعی مبهم و پیچیده رها شده است.
تمامی شیوههای پردازش اطلاعات و تکنولوژی انجام این کار در دل تحولات عظیم فناوریهای در حال توسعه قرار گرفته است که در این پژوهش تعریف شده است.
در واقع میتوان گفت که ما میتوانیم فرایندی را که بواسطه آن اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرند را به هم ربط دهیم. البته به شرطی که محتوا، فرادادهای مناسب و نرم افزار های اجرای کار را داشته باشیم.
مسئله اصلی، حفظ محتوای اینترنتی مانند اسناد وب (متون، تصاویر و...) و تعاملات موجود در آن است. در حالیکه هنوز دیدگاهها و برنامه های ما برای ایجاد یک بافت و فضا برای ذخیره این اطلاعات اینترنتی کامل و قابل اجراء نیست.
تصورات، فراتر از اطلاعات
اینترنت فراتر از اینمحتوای اطلاعاتی که ما میبینیم، است. سال 1996 آرخون آپادوری (Arjun Appadurai) پرفسور، انسانشناس دانشگاه شیکاگو در کتابش تحت عنوان " مدرنیته در ابعاد وسیع"، (Modernity at Large) روش جدیدی برای مطالعه جهانی شدن فرهنگ ارائه داد.
پژوهش او بر مبنای مفهوم "جامعه فرضی یا خیالی " (imagined community) بنیدیکت اندرسون (Benedict Anderson) در سال 1993 است. این پژوهش نشان میدهد، تصورات به گونهای از کنش اجتماعی تبدیل شدهاند که اساس جوامع مدرن و فرهنگهای اینترنتی را تشکیل داده و به آنها معنای زمانی و مکانی بخشیده است. [از داده ها تا فرهنگ]
تصورات، مکانیسمها را به گونهای آماده میکنند که ما را قادر به ایجاد هویتها یا حتی جعل آنها برای ساخت جوامع اینترنتی باشیم.[وبلاگ؛ خانه هویت و تجسم شخصیت]
از نظر آپادوری و اندرسون ما حتی میتوانیم جایگزینهایی (نوعی شبیه سازی از جامعه واقعی) از دولت و مردم در این فضا به وجود آوریم. بنابراین، این مقوله به یک نیروی اجتماعی قدرتمند و فراگیر تبدیل میشود.
بنا به گفته آپادوری: تصورات نقش کلیدی روز افزونی را در زندگی افراد جامعه تحت عنوان رسانه های جمعی مانند؛ نشریات، رادیو و تلویزیون و... ایفا میکنند. همچنین ابزارهای خوبی برای ارزیابی بافت و بررسی اطلاعات در اختیار ما گذاشته است.
در واقع میتوان گفت؛ تصورات در اکثر جوامع، به نوعی کنش اجتماعی تبدیل شدهاست. تصورات در اینترنت، فضایی ایجاد میکنند تا ما در آن، زندگی خود را دوباره از نو بسازیم.
ما در فضای مجازی به روشهای مختلف، تصوراتمان را تجربه میکنیم. مودها MUDs و اتاقکهای چت، همگی دنیاهای تصورات ما هستند.
در سمینار " HATII" "بررسی فضای مجازی" ما بارها و بارها شاهد نقش بسیار مهم "تصورات" در ارتباطات بودیم. تصوراتی که به ما امکان میدهند، جایگاه خود را در فضای مجازی پیدا کنیم.
اینترنت این توانایی را به افراد میدهد تا تجربههای خود را به اشتراک بگذارند. جایی که به وسیله اتاقکهای چت، گروههای خبری و فضاهای ویژهی چند کاربری، میتوان گروههای اجتماعی و هویت جدیدی از خود ساخته و پیش رفت.[تیپ شناسی شخصیت]
تصورات، ما را قادر میسازند تا "جوامع فرضی یا خیالی" بسازیم. جوامعی که دارای ساختار اجتماعی و فرهنگی است. البته تا زمانی که این جوامع فرم یا شکلی از "واقعیت" بر خود نگرفته باشد یا اینکه به چیزی واقعی و قابل لمس تبدیل نشده باشد، همچنان درهاله از تصور باقی خواهند ماند.
با توجه به اینکه بیشتر این جوامع "متن محور" (متن به معنای سنتی "متن") از سال 2000 باقی ماندهاند، میتوان پیش بینی کرد؛ وجود جنسیت، تفاوتهای فرهنگی، قومیت و نژاد در اینترنت منجر به ایجاد فضا و گروههای اجتماعی جدیدی خواهد شد که با یکدیگر بسیار متفاوت خواهند بود.[اینترنت؛ خوب یا بد]
جوامع اینترنتی که بر پایه تصورات ساخته میشوند، هم وابسته تصورات و هم وابسته بیثباتی سیستم خواهند بود. درست همانند دنیای واقعی که افراد به دنبال تکثیر، تحکیم و گسترش هویت فرهنگی خود هستند، در فضای مجازی نیز به همین ترتیب خواهدبود.
بنابراین، میتوان گفت؛ جوامع این چنینی بسیار شکننده و بیثبات هستند. و تعاملاتی که ثبت یا مستند میکنند به طور کلی، ناکافی و نامناسب است.
با این وجود، یک رابطه دو جانبهای که روز به روز به ابعاد آن افزوده میشود بین جوامع اینترنتی و جهان واقعی وجود دارد.
انسانشناسی این فضا و جامعه به لحاظ زمانی، بسیار محدود است. در نتیجه، بررسی آن صرفاً به حفظ صفحههای وب با متن ASCII ، تصاویر با فرمتهای( gifs, JPEG, pangs)، صداها و به نمایشهای واقعیت مجازی آنها وابسته نیست. بلکه مستلزم رابطه بین فضا، بافت و تصور یا خیال است. این کل ماجرا در مورد "متن" به معنای عام آن است.
پژوهشی که خانم ویرجینیا نایتینگل (Virginia Nightingale) سال 1996 در رابطه با بررسی مخاطب در فضای تلویزیون انجام داد، این مسئله را اینگونهمطرح میکند که متن را از تصورات ساخته مخاطب، نمیتوان جدا کرد.
او خاطر نشان میکند که تأکید بر بافت از سوی متخصصان الکترونیک چیز جدیدی در مطالعات مربوطه به اطلاعات یا جامعه نیست.[جامعه اطلاعاتی]
مالینوسکی (Malinowski) انسان شناس تکوینی، سال 1954 از مطالعات "جزایر تروبریند"Trobriand Islanders، اینگونه نتیجهگیری میکند که نه تنها متن، بلکه بافت، ماهیت کل عملکرد (کیفیت و کمیت) و مالکیت خصوصی همگی در معنا سازی فضا، مشارکت دارند.
مطالعات مربوط به اینترنت، بخصوص مطالعاتی که در زمینه وب، اتاقکهای چت و MUDها انجام شده است، همین نتیجه را به ما نشان داده است.
اگر بخواهیم این فضاها و اطلاعات مربوط به آنها را بازسازی کنیم تا برای آینده حفظ کنیم، نباید آنها را از کاربران و نحوهی کاربرد آن جدا سازیم.
فضای مجازی برخلاففضای واقعی تابع نظامهای ارزشی، معانی، استانداردها و رفتارها نیست. از آنجایکه افراد با تکامل مفهوم جامعه چه مجازی و چه واقعی درگیرند، میتوان گفت؛ آنها با مکانیسمهایی ارتباط برقرار میکنند که جامعه و هویت جمعی آنها را حفظ کنند.
حس مکانی و وابستگی توسط تکامل دستورالعملها و پروتوکلهای مربوط به رفتار و روشهای ثبت و نهایی میشود.[ابراز وجود در زندگی الکترونیک]
به عبارتی، جوامع بر اساس عملکردها، قوانین و سمبلهایی پذیرفته شده افراد در حرکت است. بطوریکه میتوان آنها را بازشناسی و تداوم بخشید.
این عملکردها، قوانین و نشانهها باعث شناسایی آسانتر بیگانگان نیز میشوند. چرا که در جوامع مجازی نیز مانند جوامع واقعی، اغلب جوامع انفرادی و حتی منزوی وجود دارند.
همانگونه که در گزارش کرتیس (Curtis) در زمینه مطالعات "زندگی در مود" (MUD-life)، سال 1996 آمده است؛ مشارکت کنندگان کم کم به یک همسویی در مورد داشتن یک زبان مشترک در خصوص استانداردهای مناسب، رفتارها و نقشهای اجتماعی در کاربری اینترنت رسیدهاند. سایر پژوهشها هم، نتایج مشابه ای در این زمینه نشان دادهاند.
در این زمینه میتوان به پژوهشهای؛ رید Reid در سالهای 1996 و 1999، هولتون Holeton در سال 1998 و اسمیت و کولوک Smith and Kollock در سال 1999 اشاره کرد.
گفته میشود؛ ارتباطات تحت قوانین خاصی قرار دارد. به این دلیل که بیشتر جوامع براساس تعادل اعتماد شکننده یا بیثبات استوار هستند. خود این مسئله رابطه بسیار نزدیکی با تصورات دارد.
در واقع میتوان گفت؛ دستاوردهای جوامع مجازی، متونی هستند که ما را به درک و فهم بهتر این جوامع و تجربههای فضای مجازی قادر میسازند.
مواردی در مستندسازی فضای مجازی وجود دارند که می بایست به آنها توجه کنید:
• تمامی بافت باید کاملا شناسایی و درک شود تا بتوانیم به شکل مجازی یا واقعی این جوامع را بازسازی کنیم.
• عکسهایی تهیه کنیم که آیندگان بتوانند از روی آنها تصویر ذهنی از فضاهای مجازی داشته باشند.
• با ایجاد توسعه نظامهای جدید یا با کاربرد روش مردم نگاری – وب میتوان به واسطه روشهای انسانشناسی این کار را پشتیبانی کرد.
بررسی ساختارهای بنیادی اینترنت نشان داده است که نگهداری اطلاعات مستلزم رویکردی چند بعدی است. مکانیسمها باید طوری طراحی شوند که از طریق آنها بتوان محتوای وب را انتخاب و ذخیره کرد.
دلیل استفاده از روشها و راه کارهایی مانند مطالعات مردم نگارانه، تسهیل در مستندسازی فرایندها و فضاهای اجتماعی وب در اینترنت است. حفظ اطلاعات اینترنت مستلزم عملکرد و همکاری کتابداران و آرشیوسازان است.
پویای کیفیت اطلاعات وب
اگر لحظهای بر روی عبارت انفجار "اطلاعات" توجه کنیم، متوجه میشویم که اینترنت محدودهی تولید، آمادهسازی و استفاده از اطلاعات را تحول عظیم بخشیدهاست.
اوج تحولات فعالیتهای زنجیرهای یک محیط آماده برای ارائه امکانات فراهم آورده است. کنترل بافت محصولاتی چون کتاب و مجلهها، بخشی از این فعالیتهای زنجیره ای محسوب میشود.[چطور زیر ساختهای اینترنت کار میکنند؟]
چرا که با پردازش و انتخاب صحیح مطالب، مجموعهای اطلاعاتیبه کتابخانهها اضافه میشود. این کار، نوعی آرشیو و نگهداری مطالب فضای مجازی هم به حساب میآید.
در این فعالیتها ناشران هم از نظر اقتصادی سود میبرند. کاهش هزینهها، تغییر پروسه تولید و فراگیر شدن روشهای سریع تولید با پیشرفت و توسعه دستگاهها و فن آوریهای چاپ مانند؛ کپی و پرینترهای لیزری همگی منجر به تغییر روشهای نشر، ناشران شدهاست.
به عنوان مثال، تعدادی از ناشران بهجای فروش نسخههایی زیاد از یک عنوان خاص، دست به فروش نسخههایی کم، اما با عناوین متعدد زدهاند.
این شرایط انتشار باعث شد، بسیاری به این نتیجه برسند که میتوان نویسندهای ناشر بود که آثارش در چندین نسخه مختلف به فروشمیرسد.
این نگرش مشکلات جدیدی را برای کتابخانهها بوجود آورد. مشکلات اولیه این بود که چگونه باید به نیاز گسترده کاربران برای دسترسی به منابع اطلاعاتی پاسخ داد؟ در حالیکه با پیشرفت وب و گسترش این طرز تلقی که ما میتوانیم نویسنده و هم ناشر باشیم، این مسئله را پیچیدهتر کرده است.
انقلاب الکترونیکی و توسعه و گسترش آن حیرت انگیز و تا حدودی باور نکردنی است. شاید به همین دلیل است که نمیتوان برای این تغییر و تحولات عظیم الکترونیکی برنامه ریزی صحیحی طراحی کرد.
شاید هم، هنوز این تحول جهانی را به درستی درک یا باور نکردهایم. عدم پذیرش و باور این سیر صعودی تحولات الکترونیکی، باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای جوامع انسانی شده و همچنان نیز ادامه دارد.
بنابراین، اگر ما به باور و پذیرش واقعی از این تحولات عظیم برسیم، شاید بتوانیم جلوی بسیاری از مشکلات را بگیریم. در غیر این صورت انسان در عصر تحولات روز افزون، دائما سردرگم و شاهد مشکلات پیش بینی نشده خواهد بود.
ناسا (NASA) در ژانویه سال 2001 اعلام کرد؛ 9/1 میلیون صفحه وب آنلاین وجود دارد. کارکنان ناسا تخمین زدهاند که اگر برای گرفتن عکس از هر صفحه فقط ده ثانیه وقت صرف کنیم. برای عکس گرفتن از کل صفحههای وب 231 روز کار تمام وقت، لازم است.
در اینجا است که تکنولوژی معاصر کمک ارزشمندی به حساب میآید. چرا که ایجاد ابزارهای هوشمندی که بتوانند اطلاعات را جمع آوری کنند، چندان در این عصر دشوار نیست.
هرچند دسترسی به دستگاههای هوشمندی که بتوانند در زمان کوتاه اطلاعات جمع آوری شده را مانند انسان مستندسازی کنند، آساننیست. در واقع نیازمند زمان طولانی است.
البته ناسا در محاسبات خود، زمان لازم را برای ایجاد فرادادهی اجرایی و بافتی لحاظ نکرده است. چرا که محاسبه آنها در واقع تنها پاسخی به نیاز آرشیو ملی برای گرفتن عکس از کل وب سایتهای دولتی بود، نه بیشتر.[مدیریت داده ها: چند مفهوم]
تاریخ نویسان هم مدتهاست، متوجهی ارزش یادداشتهای حاشیه ای اسناد، نظیر یاد داشتهای ارسالی که کارکنان ادارهها به هنگام بررسی اسناد نوشتهاند، شدهاند.
این یادداشتهای طور کلی یک سند محسوب میشوند. (اغلب به عنوان یک شاهد محسوب میشوند. یعنی شخصی که یادداشت را نوشته است. حتما آن سند یا مدرک را دیده است که چنین یاداشتی بر روی آن گذاشته است. در واقع دلیل بر وجود یک سند است) به همین خاطر در حفظ و بایگانی آن نهایت سعی خود را بکار گرفتهاند.
در بیشتر فضاهای کامپیوتری، حفظ این اسناد بسیار دشوار است. البته، پایگاههای دادو ستداطلاعاتی که امکان جستجو در آن وجود دارد، مستسناء هستند. اکثر راهکارهای موجود مربوط به نگهداری اطلاعات وب مبنی بر محتوایبدون بافت و کاربرد آن است.[اینترنت در خدمت اطلاع رسانی]
نمونه آن دستگاهها هولاریت Hollerith و ماشینهای دسته بندی، انتخاب، پالایش و طبقه بندی اطلاعات است. اگرچه این دستگاهها نقش کلیدی در این پردازشها ایفا میکنند، اما کافی نیستند.
برای اینگونه پردازشها در دنیای اینترنت نیاز به نگهداری دستگاهها، آموزشنحوه ورود کاربران به سیستم و نحوه استفاده آنها از این منابع دارد.
اهمیت ساختن پرفایل(پرونده) برای کاربران به شیوهای دقیق و مرتبط ساختن آن با منابع اینترنتی، روز به روز بیشتر میشود. بخصوص اگر بخواهیم اطلاعات اینترنتی جاری را در اختیارتاریخ نویسان آینده هم قرار دهیم.
در کل باید به خاطر داشته باشیم که ما نمیتوانیم همه آنچه موجوداست را نگهداری و آرشیو کنیم. چرا؟ دلایل زیر را بخوانید:
1. نمیتوان آن را به طوری که مناسب و کاربردی باشد، مستند سازی کرد.
2. بسیاری از اطلاعات مازاد است که خود سبب کمبود فضا برای نگهداری سایر اطلاعات مفید میشود.
3. بدون بهرهمندی از نگرش صحیح معاصر درخصوص نحوه آرشیو و نگهداری سبب میشود که جدا کردن مسائل و مطالب مهم و معنادار از سایر مطالب برای محققان آینده بسیار سخت شود.
به عنوان نمونه، بهسختی میتوان تفاوت آثار سنیکا (Seneca) را از آثار سیدنی شلدن (Sidney Sheldon) تشخیص داد.
بسیاری از راهکارهای رایج درخصوص نگهداری اطلاعات وب، پیچیده ولی دقیق و بنیادین هستند.
افراد زیادی مدعی انتخاب صحیح اطلاعات هستند. اما آیا این افراد واقعاً میدانند که این اطلاعات را باید برای چه کسانی (با توجه به تنوع بسیار کاربری اینترنت) انتخاب و ذخیره کنند. و آیا این اطلاعات ذخیره شده، برای آن افراد مفید و قابل استفاده خواهد بود.
اینکه آیا محققان در آینده مجبورند که از آرشیوهای دیجیتالی امروز ما استفاده کنند؟ به هیچ وجه مشخص نیست.
وب یک منبع دیجیتالی عظیم است و ما دائماً میتوانیم اطلاعات آن را با ابزارهای مختلف تغییر و کم و زیاد کنیم. این اطلاعات روز به روز غنی تر و بیشتر میشوند.
کاربران آینده، خواه دانشمندان یا مردم عادی، بیشک با ابزارهای پیشرفتهتر آن زمان میتوانند، معنا و اطلاعات جدیدتری را در دنیای دیجیتالی ایجاد و کشف کنند. حتیاطلاعاتی که ما حفظ کردهایم.
بنابراین، اگر بخواهیم موضوع یا مطلبی را برای حفظ و نگهداری از وب انتخاب کنیم باید مطمئن شویم که اطلاعات انتخابی از انسجام درونی که از منابع چاپی خوب انتظار داریم، برخوردار هستند. مانند؛ دائرالمعارف 11 جلدی بریتانیکا.
همچنین اطلاعاتی که انتخاب میکنیم بایدمشخصات زیر را دارا باشند:
- معتبر و قابل شناسایی
- دقیق
- دارای انسجام درونی
- کامل و جامع
- قابل دسترس و فهم
- دائمی و دارای ثبات
علاوه بر آن باید امکان کاربری مجدد آن اطلاعات در اینترنت وجود داشته باشد. یعنی اطلاعات یا پایگاه اطلاعاتی را بتوان به صورت صفحهی وب درآورد.
همچنین اطلاعات باید منحصر به فرد باشند. از آنجا که یکی از امتیازهای اطلاعات دیجیتالی انتقال و نسخه برداری آسان آن است، نگهداری چند نسخه از یک مجموعه دیجیتال اطلاعاتی ارزشمند دشوار نخواهدبود.
البته، مسئله تنها حفظ و نگهداری اطلاعات نیست، بلکه دسترسی آسان و بازبینی مجدد اطلاعات نیز از دیگر نیازهای اساسی در این زمینه است.
تکنولوژی، IPR (حقوق مالکیت معنوی) و عدم سیاست گذاری؟
حفظ میراث دیجیتالی، مانند؛ اطلاعات وب، مطالب یا سندهای الکترونیکی همه مستلزم عبور از موانع فنی بسیار زیاد است.
کتاب "سلسله تغییرات ویگان" Changing Trains at Wigan بسیاری از این چالشهای فنی و راهکارهای عبور از آنها را توضیح داده است.
دراین کتاب آمدهاست که اکثر رویکردهای امید بخش به پژوهشهای جدید در رمینه " نیروی ریز تراشههای مغناطیسی" Magnetic Force Microscopy ، کدهای هدفمند باینری (binary) و شبیه سازی بستگی دارند.
مؤلفان دیگری نیز وجود دارند که مسائل فنی بیشتری را بررسی کردهاند. اما در اینجا فرصت پرداختن به آنها وجودندارد.
هزینه حفظ منابع الکترونیکی بدلیل رفع مشکلات سختافزاری و نرمافزاری، اختلالات رسانهای، حمایتها و مستندسازی بسیار بالا است. حتیبا مرور زمان هم این هزینهها کاهش نخواهد داشت.
حفظ منابع الکترونیکی نیاز به توجه مستمر و مراقب دائم دارد. در صورت عدم توجه به آنها این منابع به سرعت غیرقابل استفاده و دور از دسترس میشوند.
گذشته از اینها ابزارهای قانونی مانند؛ حق کپیرایت و حفاظت از اطلاعات، اجازهی نگهداری از اطلاعات موجود در وب را نمیدهند. حفظ و نگهداری اطلاعات وب، حتی اگر اطلاعات رایگان باشند، امکان نقض قانون حقوق مالکیت معنوی سازمانها یا افراد وجود دارد که این امر غالبا بوی دردسر میدهد.
تیم اسلاگل (Tim Slagle) در سال 1997 با ارسال پیامی تحت عنوان "لیست مخاطرات: درک مخاطرات محل اجتماعات" Risks-List: Riscks Forum Digest، ابراز تعجب کرد که آیا آرشیو اینترنت میتواند بزرگترین آرشیوی باشد که اصلاً قانون کپیرایت را در جهان رعایت نمیکند.[دولت دیجیتال]
او مینویسد: من علاقهای به پیگیری این تخلفات ندارم. اما مطمعن هستم، شخص دیگری در قالب یک ناشر، هنرمند و یا یک شرکت سختافزاریاین کار را خواهد کرد. بخصوص اگر بتواند به آرشیو اینترنت دسترسی داشته باشد.
شاید گفتههای اسلاگل تا حد زیادی درست باشند. اما میتوان به یقین گفت؛ مسائل قانونی مرتبط با حقوق مالکیت معنوی، تنها مسائل مشکل ساز برای پروژههای آرشیوی اینترنت نیستند.
در برخی از کشورها وجود قوانین و قواعد خاص برای حفاظت از اطلاعات یا آرشیو آنها، دستکم برای افرادی که میتوانند به آرشیوهای اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، موانعی زیادی را بوجود آورده است.
همچنین نادیده گرفتن و یا زیرپا گذاشتن قوانین و استفاده از اطلاعات سایتهایی با علائم تجاری از دیگر خطرات و موانع به شمار میروند.
ما باید از واکنشهای خطر ساز و بدون هدف و برنامه ریزی جلو گیری کنیم. ایالات متحده اخیراً شرایط خوبی را ایجاد کرده است. لوئیس بلاردو (Lewis Bellardo) دبیر آرشیو ملی در ژانویه سال 2001 یادداشتی برای افسران اطلاعات آژانسهای فدرال فرستاد.
در این یادداشت از آنها خواست تا از وبسایتهای عمومیخود عکس فوری تهیه کرده و قبل از 20 ژانویه آن را برای او ارسال کنند. در این دستور اینترانت و مطالب ممنوعه کنار گذاشته شده بود.
در حاشیه یادداشت تاکید شده بود که این عکسها باید تمام اسناد و مدارک موجود در سرور های وب آژانسها را نیز در برگیرد. فرمت ذخیره هم همان فرمتی بود که در رسانههای مختلف و نیز در ارائه استاندارهای دایره اسناد و آرشیو ملی نارا (NARA) پذیرفته شده بود.
استفاده از این فرمت به دلیل، کشف و مشخص کردن اطلاعات غیر قابل استفاده در سطح وسیع فضای اینترنت بود.
نتیجهی این دستورالعمل مشاهده انبوهی از اسناد بی مصرف بود که نشان دهنده، اطلاعات کم افراد در باره تکنولوژیهای تحت استفاده در آژانسهای ایالات متحده است.
نشریه "فدرال کامپیوتر ویک، Federal Computer Week" در گزارشی آورده است: درخواست دایره اسناد و آرشیو ملی برای گرفتن عکسهای فوری از وبسایتهای دولتی از نظر مدیران سایتهای فدرال یک درخواست غیر قابل اجرا بود.
در این گزارش از قول یکی از مدیران سایتها مینویسد؛ ما از تمام قوانین کشور تبعیت میکنیم، اما به نظر میرسد که اخیراً این قوانین توسط افرادی وضع میشوند که واقعاً از وب و ماهیت آن هیچ اطلاعی ندارند.
تعداد اندکی از سازمانها توانسته اند از عهده مسئله حفظ وب سایتهای خود در سطح محلی بر آیند.
به عنوان مثال، در سال 2001 اتحادیه اروپا فعالیت گسترده ایی را برای ایجاد روشی با عنوان "مدیریت ثبت اطلاعات الکترونیکی وب سایتها" (WERM) شروع کرد.البته راهکارهای عملی بسیاری در سطح ملی در این زمینه وجود دارد.
به عنوان مثال، سایت آرشیو ملی استرالیا است که همه منابع وب را با روش خاصی آرشیو کردهاند. البته در این روشها فضا بسیار مهم است.اما از آن مهم تر نیاز به روشی کاربردی و عملی در سطح بین المللی است.
اغلب شرکتها بر اساس راهکارهای مدیریت اطلاعات در حال حفظ و آرشیو وب سایتهای خود هستند. قوانین حقوقی هم باید در فعالیتهای سازمانهایی که قصد حفظ اطلاعات و آرشیو وب سایتهای خود را دارند، مورد توجه قرار گیرند. در نتیجه میتوان با این اقدام از انجام و تکرار روشهای ناموفق جلوگیری کرد.
حفظ اطلاعات وبسایتها تلاشی چند جانبه نیاز دارد. هر سازمانی برای حفظ اطلاعات وبسایت خود فرمول و روش خاصی دارد. با این وجود هدف کلی از گردآوری و آرشیو اطلاعات (در سطح انبوه)، ذخیره میزان قابل توجه ای از اطلاعات برای آینده و آیندگان است.
هر راهکار کاربردی باید این تلاش چند جانبهای را تقویت کند نه اینکه سبب آشفتگی و عدم انسجام اطلاعات جمعآوری شده شود.
در تعداد کمی از این پروژههای آرشیو و نگهداری اطلاعات، مسائل یاد شده در رابطه با؛ دقت، صحت، قابل فهمی، معنادار بودن یا انسجام درونی مطالب رعایت میشود. بیشتر سازمانها تنها به فکر جمع آوری هستند تا انتخاب درست مطالب. (پروژه آرشیوی پاندورا Pandora در این مورد یک استثناء است)
عدم رعایت نکات یاد شده مشکل عمدهای ایجاد میکند. به همین دلیل، یکی از ویژگیهای کتابخانهها تلاشی است که آنها برای جمع آوری صحیح و قابل قبول اطلاعات میکنند.
کاری که کتابخانهها در راستای جمع آوری و ذخیره اطلاعات میکنند، بیشتر برای قابل دسترس بودن اطلاعات در آینده است. هرچند که این تلاشها همیشه هم موفقیت آمیز نبوده است.
دستور المعلها و استدلالهای نهایی
اصل محوری برای نگهداری اطلاعات وب سایتها باید به تناسب هدف باشد. و در این رابطه ما باید از خود بپرسیم، محققان آینده چه نیاز و انتظاراتی از اطلاعات جمع آوری و ذخیره شده دارند؟
دوم اینکه ما چگونه میتوانیم، نیازها و انتظارات آنها را بر آورده کنیم. اگر هدف اولیه از حفظ اطلاعات وب سایتها، تنها ثبت و ذخیره اطلاعات عصر حاضر باشد. باید گفت که تفاوت بسیاری بین حفظ و ذخیره "صرف" اطلاعات وب و ثبت و حفظ فضای اجتماعی حاکم بر اینترنت در عصر حاضر وجود دارد.
به عبارتی دیگر نباید این واقعیت را نادیده بگیریم که صفحهها و منابع وب همه دست آوردهای فرعی دنیای مجازی هستند. وجود جذابیت در متون فعلی، دلیل بر این نیست که آنها حتما برای آیندگان هم همچنان جذاب و خواندنی باشند.
برای مثال؛ در حال حاضر فیلسوفان ما عقاید مطرح در سمپوزیم افلاطون را (Plato’s Symposium) (مقالات گوناگون در باره یک موضوع) بررسی میکنند. در حالیکه مورخان همین اسناد را به عنوان یک متن مردمنگارانه برای درک و فهم آثار "سمپوزیمهای یونانی" (Greek Symposium) بررسی میکنند.
اگر ما تنها به فکر حفظ صرف اطلاعات صفحههای وب باشیم. حفظ محتوای این صفحهها تقریباً با همان چالشهایی مواجه خواهند شد که سایر منابع الکترونیکی روبرو هستند.
فضای مجازی یک فضای سیالی است که جوامع در آن شکل گرفته و از بین میروند. این فضا بسیار متکی بر تعاملات پیچیدهای از هویت، اعتماد و تصورات است.
به عبارت دیگر، فضای مجازی فضایی است که در آن اطلاعات، مکان و هدف از قبل مشخص میشود. اطلاعات موجود در این فضا تنها زمانی ارزشمند و کاربردی است که فرد، گروه و یا موسسهای بتوانند آنها را به نحوه هیجانانگیزی، جذاب و قابل استفاده کنند. در غیر این صورت هیچ اعتبار و توجهی نخواهند داشت.
در نتیجه این سوال پیش خواهد آمد که دارایی فرهنگی که ما در پی مدیریت و حفظ آن هستیم، کدام است؟ محتوا؟ فضا؟ و یا تجربههای شخصی و گروهی وب؟
به اعتقاد نویسنده هر سه آنها منابع بزرگفرهنگی هستند، که باید حفظ شوند. اما با علم به اینکه حفظ محتوا، با چالشهای قابل ملاحظهای رو به رو استکه نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
برای اطمینان از اینکه آیا آیندگان میتوانند به فرهنگ اینترنتی ما دسترسی پیدا کنند یا نه؟ باید مراحل زیر را پشت سر بگذاریم:
1. ایجاد راهکارهای جدید و متفاوت برای انتخاب اطلاعات در سطح ملی، محلی و بینالمللی و حفظ دست آوردهای فرهنگی به شکلی منسجم و ساختارمند.
2. تعیین حدود و تعریف ویژگیهای مطالبی که "ارزش حفظ کردن" دارند. نیز کسب اطمینان از اینکه تعاریف موجود، توانایی حفظ فرهنگ عمومی در کنار سایر موارد را دارند.
3. اقدام به نشانه شناسی محتوای وب که به ما امکان سهولت در جمعآوری، طبقهبندی، ذخیرهسازی و حفظ اطلاعات میدهد.
4. انجام مطالعات مردم نگارانه بر روی جوامع فضای مجازی.
5. اقدام به ایجاد یک آرشیو نرمافزاری. هدف از این کار ایجاد تسهیلات مورد نیاز آیندگان برای بازیابی اطلاعات و صحفههای وبی که ما آرشیو کردهایم. اینکه در باره نرمافزار افزایش توسعه زبان پذیری (XML) تا چه اندازه بحث شدهاست، چندان مهم نیست. مهم این است که این نرم افزار میتواند یک فرمت ذخیره سازی آزاد و مستقل در اختیار ما بگذارد.
6. اقدام به تولید مکانیسمهایی که بتوانند به رسانههای دیجیتالی که مستقل از تمام سخت افزارها و نرمافزارها هستند، دسترسی یابند. هدف از این کار دسترسی آسان به نسخههای موجود در آرشیو است.
7. برداشتن موانع اصلی در زمینه حفظ تعاملات، ضروریات و تجربههای اینترنتی است.
8. و در پایان، انجام اقداماتی که نیاز به سیاستهای مشترک و چند مرحلهای دارد.
آرشیو و ذخیره سازی محتوا را میتوان به روشهای مختلف انجام داد:
1. روش کانونی؛ در این روش یک گروه سعی میکنند هر چیزی را در یک جا بطور متمرکز ذخیره کنند.
2. روش پراکنده؛ روشی که در آن گروههای مختلف تلاش میکنند، موضوعات مورد نظر سازمان، مؤسسه و یا اطلاعات مورد نیاز کشورها را بطور مشخص، ذخیره کنند.
3. روش توزیعی؛ در این روش سازمانها برای نگهداری و حفظ محتوا وب هایشان با هم همکاری میکنند.
روش توزیعی، همان روشی است که تولید کنندگان اطلاعات (مانند موسسههای تجاری یا سازمانهای دولتی) و کتابخانههای ملی، آرشیوها و موزهها با همکاری هم منابع فرهنگی و فکری را مستند سازی میکنند. و این تنها راهحل قابل اجرا و عملی است.
این روش، تلاشها آرشیوی را مؤثرتر، انسجام استانداردها را بیشتر و از تکرار جلوگیری میکند.
اینترنت فضایی نامحدود و سیالی است که همکاری و رقابت در آن نقش مهمیرا ایفا میکند. با وجود این، تنها راه حفظ و بهرهبرداری منابع فرهنگی عصر حاضر برای آیندگان همکاری و همیاری همگان است.